سیاسی >>  سیاسی >> نبض سیاست
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۸۱۷۰۳

انقلاب ضد آمریکایی بود یا نبود؟ 

اصالت سیاست خارجی مستقل در ایران همواره بر پایه نفی هر نوع تسلط خارجی بوده است. این سابقه تاریخی، می‌تواند پشتوانه‌ای قوی در مذاکرات، تعاملات بین‌المللی و مواضع امروز کشور باشد؛ کشور نیازی ندارد که از شعارها و احساسات تاریخی خود شرم کند، بلکه باید آن‌ها را به عنوان سرمایه‌ای ملی پاس بدارد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
جناب مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران، در اظهاراتی  مدعی شده بود، انقلاب قرار نبود صحنه ضدآمریکایی باشد و اینکه در تمام شعارهای آن دوره، «مرگ بر آمریکا» وجود نداشته است؛ برای تصدیق یا تکذیب است این گفته شاید هیچ سند و مدرکی بهتر و دقیق‌تر از اسناد لانه جاسوسی نباشد! آیا اسناد کشف شده از سفارت آمریکا در تهران ادعای آقای مرعشی برای « ضدآمریکایی نبودن» انقلاب اسلامی را تایید می‌کند؟

شاهدانی از حقیقت انکارناپذیر
اسناد لانه جاسوسی نشان می‌دهند که آمریکایی‌ها از طریق سفارت خود، دانشگاه‌ها و محافل روشنفکری ایران را زیر نظر داشتند. آنها اذعان کرده‌اند که فضای دانشگاه‌ها مملو از سرخوردگی نسبت به رژیم سابق و نفرت عمومی از دخالت آمریکاست. 
در فاصله پیروزی انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی (حدود نه ماه)، سفارت آمریکا در تهران نه تنها نظاره‌گر نبود، بلکه با گروهک‌ها و احزابی تماس برقرار می‌کرد که امکان مهار انقلاب را داشته‌اند یا می‌خواستند خط میانه‌رو در انقلاب تقویت شود. 
یکی از اسناد پیش از ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، جامعه ایران را به دو جریان تقسیم می‌کند: جریان «افراطی»، ضدآمریکایی و انقلابی و جریان «میانه‌رو». آن سند اذعان می‌کند که اکثریت مردم ایران به سمت جریان انقلابی و ضداستکباری گرایش دارند.
روزی که لانه جاسوسی اشغال شد، نه فقط یک رویداد دیپلماتیک، بلکه افشاگری بزرگی بود؛ اسنادی آشکار شدند که نشان می‌داد سفارت آمریکا در ایران شبکه گسترده‌ای از نفوذ و جاسوسی داشته است؛ از شنود و کنترل تلفن‌ها تا حمایت از گروه‌هایی ضد انقلاب. این اقدام، تأییدی عملی بر آن چیزی است که به شکل شعار و احساس عمومی پیش‌تر شکل گرفته بود. 

نقد ادعای  نبود شعار مرگ بر آمریکا 
_شعار و احساس عمومی: شعار «مرگ بر آمریکا»، اگرچه شاید در تمامی تجمعات رسمی به زبان نیامده باشد، اما در اسناد آمریکایی بارها از آن و از شعارهای ضدآمریکایی به عنوان یکی از خواسته‌ها و بیان احساس عمومی سخن به میان آمده است. نادیده گرفتن این واقعیت، به معنی فراموشی تاریخ است.
_ادعای تغییر جهت پس از انقلاب: عده‌ای ممکن است بگویند که ضدآمریکایی بودن، بعد از تثبیت انقلاب برجسته شد، نه قبل از آن. اما اسناد نشان می‌دهند که از همان سال‌های پیش از انقلاب و در همان شعارهای اولیه جنبش، مخالفت با سیاست‌های آمریکا و نارضایتی عمومی نسبت به دخالت خارجی قابل مشاهده بوده است.
_تفاوت میان شعار و برنامه رسمی: درست است که بین خواستن و توانستن فاصله وجود دارد؛ بین شعارها و برنامه‌های رسمی ممکن است تفاوت باشد. اما اینکه شعارها نبوده‌اند یا احساس عمومی وجود نداشته است، برخلاف آن چیزی است که اسناد ثبت کرده‌اند.
پیام برای امروز
این بررسی تاریخی فقط برای فهم گذشته نیست؛ بلکه برای حال و آینده نیز اهمیت دارد:
_هویت انقلابی و ضدامپریالیستی باید بدانیم که یکی از ستون‌های تداوم گفتمان انقلاب است. اگر این ستون را سست کنیم، احتمال دارد از مسیر حرکت اصلی انقلاب فاصله گیریم.
_مقاومت فرهنگی و سیاسی در برابر تحریف و بازنویسی تاریخ داخلی ضروری است. کسانی که امروز تلاش می‌کنند ریشه مقاومت را کم‌رنگ نشان دهند، در واقع در حال تغییر روایت‌ها به نفع منافع خارجی یا جهت‌گیری‌های سازشگرانه‌اند.
_ اصالت سیاست خارجی مستقل در ایران همواره بر پایه نفی هر نوع تسلط خارجی بوده است. این سابقه تاریخی، می‌تواند پشتوانه‌ای قوی در مذاکرات، تعاملات بین‌المللی و مواضع امروز کشور باشد؛ کشور نیازی ندارد که از شعارها و احساسات تاریخی خود شرم کند، بلکه باید آن‌ها را به عنوان سرمایه‌ای ملی پاس بدارد.
 
سخن پایانی
ادعای اینکه انقلاب قرار نبود ضدآمریکایی باشد یا شعار «مرگ بر آمریکا» وحود نداشته است، نه فقط با مدارک تاریخی و اسناد لانه جاسوسی ناسازگار است، بلکه ناقض واقعیت اجتماعی است که مردم ایران آن را تجربه کرده‌اند. انقلاب اسلامی از ابتدا به مثابه یک حرکت ضدامپریالیستی، استقلال‌طلبانه و آگاه بوده است، و این ضدیت با نفوذ خارجی بخش مهمی از آن بوده است.
اگر بخواهیم حقیقت را محترم بشماریم، هم باید اسناد را بخوانیم و تحلیل کنیم و هم صدای مردم را، آن‌چه در خیابان‌ها، در دانشگاه‌ها، در بازار و در تجمعات سر داده‌اند. تاریخ نمی‌تواند به میلِ کسانی بازنویسی شود که می‌خواهند بخش‌هایی از آن را حذف یا تحریف کنند. 
از کودتای 28 مرداد تا حمله به تاسیسات هسته‌ای، بازه ای است که ایالات متحده دائما مخالف منافع فردی و اجتماعی مردم ایران کار کرده است و امروز بلوغ فکری و سیاسی ایرانیان است که باعث شده است تا همگی ضد آمریکایی باشند و این ضد آمریکایی بودن تبدیل به بخشی از هویت ایرانی و اسلامی شده است و نمی توان گفت که به راحتی ایرانیان می توانند تا از دخالت ها و کینه توزی های آمریکایی ها چشم پوشی کنند. 
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات